(تصاویر) گنجینهای از سکههای عجیب که یک سگ پیدا کرد
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۳۸۹۹۶
یک سال قبل در آوریل سال ۲۰۲۲، گودالی که یک سگ در زمین کنده بود منجر به کشف کلکسیون نادری از سکههای نازک و یکطرفهی قرون وسطایی در جنوبغربی لهستان شد.
به گزارش فرادید، به گفتهی محققان، این یافته که قدمت آن به قرن سیزدهم بازمیگردد نخستین اکتشافِ تا این حد بزرگ و باارزش در صد سال گذشته است. اوایل این ماه، صاحب یک سگ به اسم کایتوس، ادارهی حفاظت از آثار تاریخی شهر والبژیخ (Wałbrzychu) لهستان را از این یافتهی نادر باخبر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنا نواکوفسکا-چیوچرا، متصدی ادارۀ مربوطه گفته است: «کسی که ما با تماس گرفت در حال پیادهروی با سگش کایتوس بوده که سگ شروع به کندن زمین میکند و به این شکل به کوزۀ حاوی سکهها میرسد. اشیاء یافتشده، سکههای قرون وسطایی هستند که در یک کوزۀ سفالی آسیبدیده سالم ماندهاند.» قدمت این یافتهها نیمهی نخست قرن سیزدهم تخمین زده شده و نشاندهندهی این است که در براندنبورگ، ساکسونی یا سیلسیا ضرب شدهاند.
به گفتۀ ادارۀ باستانشناسی لهستان، یافتن شمار قابلتوجهی از سکههای متعلق به این دوره یک اتفاق استثنایی است، چون در گذشته معمولاً سکههای جدید را با ذوب کردن سکههای قدیمی ضرب میکردند و بنابراین حفظ سکهها در طول زمان به ندرت اتفاق میافتاد. وضعیت این سکهها نیز بسیار عالی است و به خاطر آسیب کمی که به آنها وارد شده، نقش ضرب شده روی آنها در بیشتر موارد واضح است.
بزرگترین کلکسیونهای سکه در لهستان قبلاً در ورشو و کراکف کشف شده بودند، اما مکان این یافتۀ جدید حالا به مرکز تازهای برای علاقهمندان به تاریخ قرون وسطی تبدیل خواهد شد. با این حال، فعلاً مکان دقیق این اکتشاف علنی نشده است تا از ورود جویندگان آماتور گنج به منطقه جلوگیری شود.
از این ورقهای مدوّر طلا که در زبان لاتین به آنها bractea (به معنای تکهی نازک فلز) میگویند، در قرون وسطی به عنوان سکه استفاده میشد. روی این سکهها تصاویر چاپی و پشت آنها، تصویر نگاتیو مقعر همان تصویر حک شده است. تصاویر روی این سکهها شامل حیوانات، طرحهای خیالی و عناصر معماری میشود. این قبیل سکهها منبع عالی مطالعات قرون وسطایی هستند.
ایدهی قالبگیری سکهها از یک صفحه نازک فلزی به دلیل در دسترس نبودن سنگ معدن، نقره یا طلا بوده است. با این ورقهای نازک پادشاهان، دوکها و حتی اسقفها هم میتوانستند سکه ضرب کنند.
اما بعد از کشف معدن نقره نزدیک شهر پراگ بود که سکۀ موسوم به گروشنِ پراگ ضرب شد که به تدریج جایگزین همین سکهها شد. این سکهها میراث باستانشناسی هستند و سرانجام راهشان را به جای بازار مسکوکشناسی به موزه پیدا خواهند کرد. اما پیش از این اتفاق، باید با دقت از آنها حفاظت کرد تا مطالعات بیشتری روی آنها انجام شود.
ادارۀ حفاظت از میراث باستانی در توضیحات خود دربارۀ این یافته، به طنز اضافه کرده است که: «باستانشناسان در فکر استفاده از مهارت این سگ در حفاریهای بعدیشان هستند»!
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۸۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بهاربد»؛ جشنی قدیمیتر از بعثتِ زرتشت
پانزدهم اردیبهشت مصادف با جشن «بهاربد» است؛ روزی که هم بهار به نیمه میرسد و هم بنابر روایتی همزمان با بعثت زرتشت است. هرچند در حال حاضر شاید کمتر کسی از این مناسبت خبر داشته باشد.
به گزارش ایسنا، درست پنج روز بعد از جشن «چله نوروز» که البته همین مناسبت هم تنها در برخی نقاط مرکزی کشور از جمله کرمان و شیراز به شکل رسمیتر برگزار میشود، جشن «بهاربد» فرا میرسد؛ مناسبتی کهن که به سختی میتوان رد پای مشخصی از آن حتی در میان مقالات و مطالعات پژوهشگران یافت.
در ایران باستان تقویم بر اساس گاهَنبارها رواج داشته و مردم بر اساس آن آغاز و میانه هر فصل را جشن میگرفتند. جشنهای گاهنباری، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم کردهاند و هر یک از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.
در پانزدهم اردیبهشت ماه نیز جشن «بهاربد» و زمان گاهنباری به نام «میدیوزَرِم» به معنای میانه فصل سبز برگزار میشده است. یکی از نکات مهم درباره جشنهای ایرانی، وابستگی آنها با امور کشاورزی بوده است. روندی که از یک سو به کاشت، داشت و برداشت کشاورزان کمک میکرده و از سوی دیگر بهانهای برای شکرگزاری نعمتهای پروردگار از جمله رُستنیهای زمین بوده است.
سال گاهنباری از نخستین روز تابستان آغاز شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی پایان سه فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصلها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو به شمار میرفته است.
از سوی دیگر بخشهایی از کتاب زادسپرم (کتابی تألیف شده توسط یکی از پیشوایان زرتشت) به جز اشارههای کوتاهی که به تاریخچه و رویدادهای زمان زرتشت میپردازد، بعثت او به پیامبری را نیز به میانه بهار یا «بهاربد» نسبت میدهد. جشن «بهاربد» که از بزرگترین و مهمترین جشنهای ایرانیان است و حتی پیش از رواج دین زرتشتی در عصر ساسانی نیز برگزار میشده است.
آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن «بهاربد» در گزارش کوتاه و مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آمده است. او در این گزارش به اهتمام فراوان مردم برای برگزاری جشن «بهاربد» اشاره کرده است و همین موضوع بیانگر اهمیت چنین جشنی در ایران باستان است. جشنی که احتمالا برخی بعد از خواندن این گزارش تازه به وجود آن پِی ببرند! درحالی که به نظر میرسد احیای چنین مناسبتهای اصیلی بتواند رد پای مناسبتهای وارداتی را کمرنگتر کند.
پینوشت: در بخشهایی از گزارش از کتاب «جشنهای ایرانی باستان» نوشته محمدحسین موسوی استفاده شده است.